Thursday, February 28

خدا بـنـده یـا شـیـطان بـنـده آخـونـد زده ؟

هـر کـسـی کـه چـنـد زمـانـی را هـر چـنـد خـیـاـی کـوتـاه در حـوطـه سـیـاسـت گـذرانـده بـاشـد مـی تـوانـد بـه عـمـق رذالـت و کـثـیـفـی مـوجـوداتـی مـثـل خـدابـنـده شـیـطانـک شـده پـی بـبـرد. بـه هـمـیـن دلـیـل تـوجـه شـمـا عـزیـزان خـوانـنـده را بـه ایـن مـقـالـه یتا مـوضـعـگـیـری جـلـب مـی کـنـم
آن بنده خدا سنيگلستون- عزيز پاك نژاد

بكارگيري بدبوترين تفاله ها و ناخالصيهاي يك مبارزه انقلابي، توسط ارتجاع حاكم و ارسال مقداري از آن در شكل و شمايل آدميزاد به عراق براي نشان دادن عمق گنديدگي انديشه و عملشان در خدمت به ارباب سنگدل، در واقع اهميتي ندارد. اين كار و اين سياست يكي از اجزاي لاينفك سيستم تو در توي اطلاعات فاشيسم آخوندي است كه شرح آن تكرار مكررات است. اما جرائمي كه اين مزدوران بي كفايت در عراق مرتكب مي شوند را ديگر نمي شود ناديده گرفت و از كنار آن به سادگي گذشت. اينها با هر صورتك و هر شكلكي كه از خود در بياورند، همان تفاله هاي غني شده يي هستند كه براي پرباد كردن رژيم زهواردر رفته آخوندي به مصرف مي رسند و بعد به زباله دان سرازير مي شوند.از جملة رفتگان اين راه، شخصي به نام «خدابنده» است كه گفته مي شود سالها پيش در ملاقات با «شيطان رجيم» با موفقيت هرچه تمامتر به خدمت او درآمده و با پادرمياني همين ملعون به مقام همپالگي خاندان معظم «بي.بي.سي»، بخش فارسي رسيده است. در خبرها آمده بود كه چندي پيش از طرف اربابش به عنوان يكي از مستخدمين سپاه قدس پاسداران و با هماهنگي كامل با «مزدور اجاره يي» به بغداد رفته تا با سنگ اندازي برسر راه مجاهدين مستقر در شهر اشرف، به انجام وظيفه بپردازد. معروف است كه از نظر «خانوادگي» با سرويسهاي محترم در همان كشور محل اقامت رابطه سنگين و رنگيني دارد و از قرار پشتش گرم است. نامبرده همراه با چند پادوي خود كمك به طرحهاي تروريستي و ضدانساني آخوندها عليه مجاهدين در عراق را دنبال مي كند. كاري كه رژيم ازچنين موجوداتي طلب مي كند كاري نيست كه از عهده حتي بدترين تروريستهاي چند مليتي رژيم برآيد. جاسوسي و جمع آوري اطلاعات از كساني كه سختي مبارزه آنها را در تنگنا قرار داده و جلب آنها به مرداب رژيم ولايت فقيه و همسان سازي آنها با خود، يكي از اين كارهاست. تحت فشار قرار دادن زنان و مردان دلاوري كه در مقابل شرايط پيچيده خم به ابرو نمي آورند و با تمام وجود به دفع رژيم و اراذل و اوباش رنگارنگ آن كمر بسته اند، نيز از اين قبيل كارهاست. اينها در به كارگيري عواطف خانوادگي در رسيدن به مقاصد پليد خود از رژيم جلو زده اند و مرزهايي را كه رژيم نتوانسته درهم بشكند براحتي پشت سر گذاشته اند. براي اينها هر روشي موجه است. تنها، رضايت رژيم جنايت پيشه مهم است و نه چيز ديگري. فرق بين جنايتي كه اين مزدوران صورت مي دهند با اعمالي كه رژيم در ايران انجام مي دهد در اين است كه وزارت اطلاعات آخوندها براي تحت فشار قرادادن مخالفان، با سوء استفاده از عواطف خانوادگي، از تهديد و گاهي تطميع استفاده مي كند و با القاي «خطر جاني» براي خانواده كه در چنگ دارد، مخالف خود را زير ضرب مي گيرد. اما براي «ناپدري» به نام «مصطفي محمدي» نه فشار رژيم روي خانواده، بلكه خود او به عنوان وسيله فشار رژيم روي فرزند دلير خلق «سميه» عمل مي كند كه اين كار او «تعرض به حريم و حقوق شخصي» يك انسان محسوب مي شود. اين كار جرم است و او مجرم و قابل تعقيب.اينها با استفاده از امكانات وسيع رژيم در عراق و همكاري مستقيم بخشي از ارگانهاي دولتي عراق در صدد يافتن ذره يي شكاف و ترديد در اراده پولادين دلاوران شهر اشرف، به تقلا مشغولند و وقتي با شكست روبرو مي شوند و چهره كريه شان افشا مي شود، به شايعه پراكني و دروغ و دغل روي مي آورند تا افتضاحات خود را بپوشانند.ترور شيخ حميد ذياب از شيوخ وطن دوست عراق، توسط تروريستهاي سپاه قدس كه با آن همكاري مي كنند، جنايتي است كه همينها در آن سهم دارند. انفجار تاسيسات آب شهر اشرف و محروم كردن هزاران تن از اهالي منطقه از آب آشاميدني توسط همين تروريستها، هم در اساس كار مشترك اين تفاله هاي بي گهر و بي هويت و سپاه تروريست قدس است كه «جنايت جنگي» نام دارد. شايعه پراكني در مورد دستگيري چهار عضو سازمان مجاهدين در كربلا هم يكي ديگر از ترفندهاي سپاه قدس است تا اينها بتوانند كارهاي خود را راحتتر پيش ببرند. از مجموع اعمال و رفتار و كارهاي رژيم در وارد آوردن فشار به ساكنان شهر اشرف و ترور حاميان مقاومت ايران در عراق و هجوم و يورش تبليغاتي و راديو تلويزيوني انواع و اقسام وحوش ولايت در نقاط مختلف دنيا فقط يك نتيجه مي شود گرفت و آن اينكه سرداب سرد و نمناك اضمحلال با تمام ظرفيت آماده پذيرايي از رژيم و اعوان و انصارش است و مردم ايران بزودي درب اين حفره تاريخي را گل خواهند گرفت تا اثري از تعفن اين پديده نامربوط به جاي نماند
م الـف
واشـنـگـتن دی سـی