زالو یا روشنفکر؟!
این 25 سالی که از حکومت ننگین رژیم خمینی میگذرد بدون شک برای تمامی مردم ایران، چه آنهائـی که داخل مملکت بوده و هستند و چه آنهائـی که بنا به جبر زمان و برای نجات جانشان به خارج از کشور مهاجرت کرده اند فاجعه بار بوده است.
زندگی در زیر یوغ این رژیم خون خوار، عمر آدمی را به مثابه نقش های از هم گسیخته یک فرشی میکند که از وسط سوخته باشد. اما باز هم می بینیم که همین انسانها چگونه با یک انتخاب درست در جهت بهبود زندگی دیگران وبا چشم پوشیدن از همه چیزشان حتی همین زندگی نقش گسیخته، با این رژیم دد منش به مبارزه برمی خیزند. این در حالی است که بعضی ها که به نا حق خود را روشنفکر مینامند و می خوانند، بجای جبهه گرفتن و ایستاده گی جلوی این رژیم قرون وسطائـی سد راه مبارزان راه آزادی هم می شوند. به نظر بنده که نه روشنفکرم و نه نویسنده، می بایستی که این چنین افراد زالو صفت افشا گردند که نتوانند در فردای آزادی سفره نوکری و زالو صفتی خود را جای دیگری پهن کنند، افرادی چون، شیرین عبادی، مسعود بهنود، و مخمل نویس ها (آنهائـی که فقط سفره ننگین نوکریشان مخملین است و بس) باید که افشا گردند. توجه خوانندگان عزیز را به نوشته ای در همین راستا جلب می کنم.
دل و دلداده
م الف
واشنگتن دی سی
<< Home