Wednesday, March 3

از هادی بشنویم و خرسند شویم.

انقلاب آمد که گردي کور و لال

ديگر اينکه خواب ديدم مولانا از قونيه رفته به آمستردام و
اين پناهجوي بخت برگشته ايراني را ديده که براي گرفتن
ويزاي اقامت چشم و دهان خود را دوخته.


آن پناه آورده در خاک هلند
بر لب و بر چشم خود بربست بند

گفت آن مسئول ويزا با جوان
بازگرد و در ديار خود بمان

ميتواني چون دهان و ديده بست
جاي مطلوب تو ايران تو است

گر نبيني و نگوئي هيچ چيز
محملي ديگر نداري بر گريز

انقلاب آمد که گردي کور و لال
تا بماني با رضا و بي خيال

پس برو ايران و شيرين کام باش
يکنفر زان امت اسلام باش

زحمت ما نيز کم کن اين ميان
تا نيفتد شرکت شل در زيان

گر سرت هم اين ميان بر باد رفت
به که از ما کم شود يک قطره نفت

این شعر را از سایت هنرمند بی همتای ایرانی آقای هادی هرسندی گرفته ام. ای کاش که همه هنرمندان و قلم بدستان ایرانی در خارج از کشور از هادی عزیز سرمشق می گرفتند و نه مثل مسعود بهنود از این عبا به آن عبا و از این عمامه به آن عمامه می پریدند، راستی که در پریدن روی میمون را هم سفید کردی آقا بهنود!.

م الف
واشنگتن دی سی

Tuesday, March 2

نامه ای به وزیر امور خارجه آمریکا
از تک به تک شما عزیزان خواننده این سایت خواهشمندیم این نامه را بجوانید و چنانچه با متن نامه موافق باشید آنرا پشتیبانی کنید.


با تشکر

م الف از سایت نکته ها

واشنگتن دی سی

تلاشهای این چنین نشانگر باروری وجدانهای سیاسی تک به تک ماست، باشد که برای آزادی این در زنجیر میهن عزیزمان این چنین تلاش کنیم.

مطلب پائـین از سایت جبهه همبستگی خلق است.

آخرین وضعیت افشین بایمانی

کمیته دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی تاریخ: 11/12/1382 (اطلاعیه خبری) به گزارش منابع آگاه از زندان رجایی شهر کرج، با خبر شدیم که افشین بایمانی از زندانیان سیاسی، هم اکنون در بند قاتلین و اشرار این زندان نگهداری میشود، و در شرایط بدروحی به سر میبرد. افشین بایمانی حدود 2 هفته پیش از زندان اوین به زندان رجایی شهر منتقل شد و احتمال میرود که این انتقال، جهت اجرای حکم اعدام در مورد این زندانی سیاسی است. علیرضا جباری عضو کانون نویسندگان و رضا عامری از اعضای گروه مهدویت نیز در زندان رجایی شهر به سر میبرند. کمیته دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی از تمامی مجامع حقوق بشر، تقاضای پیگیری مستمر ، در مورد وضعیت خطرناک افشین بایمانی را دارد. کمیته دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی komitedefa@yahoo.com

م الف
واشنگتن دی سی

خیال واهی بافتن کلاهی جدید!

آقای مسعود بهنود، مطمئـن باشید که از این نمد هم نمی توانید برای خود کلاهی ببافید!

م الف
واشنگتن دی سی

Monday, March 1

زالو یا روشنفکر؟!

این 25 سالی که از حکومت ننگین رژیم خمینی میگذرد بدون شک برای تمامی مردم ایران، چه آنهائـی که داخل مملکت بوده و هستند و چه آنهائـی که بنا به جبر زمان و برای نجات جانشان به خارج از کشور مهاجرت کرده اند فاجعه بار بوده است.

زندگی در زیر یوغ این رژیم خون خوار، عمر آدمی را به مثابه نقش های از هم گسیخته یک فرشی میکند که از وسط سوخته باشد. اما باز هم می بینیم که همین انسانها چگونه با یک انتخاب درست در جهت بهبود زندگی دیگران وبا چشم پوشیدن از همه چیزشان حتی همین زندگی نقش گسیخته، با این رژیم دد منش به مبارزه برمی خیزند. این در حالی است که بعضی ها که به نا حق خود را روشنفکر مینامند و می خوانند، بجای جبهه گرفتن و ایستاده گی جلوی این رژیم قرون وسطائـی سد راه مبارزان راه آزادی هم می شوند. به نظر بنده که نه روشنفکرم و نه نویسنده، می بایستی که این چنین افراد زالو صفت افشا گردند که نتوانند در فردای آزادی سفره نوکری و زالو صفتی خود را جای دیگری پهن کنند، افرادی چون، شیرین عبادی، مسعود بهنود، و مخمل نویس ها (آنهائـی که فقط سفره ننگین نوکریشان مخملین است و بس) باید که افشا گردند. توجه خوانندگان عزیز را به نوشته ای در همین راستا جلب می کنم.

دل و دلداده

م الف
واشنگتن دی سی

Sunday, February 29

فراخوان فوری برای نجات جان یک زندانی سیاسی از اعدام

رژیم آخوندی جهت گرفتن امتیاز از دول خارجی مرتب دم از عفو عمومی سیاسیون بویژه مجاهدین می زند، انگاری که این مجاهدین و یا سایر فعالان سیاسی بوده اند که بهترین فرزندان این میهن در رنجیر را قصابی کرده اند!

این در حالی است که جان یک جوان ایرانی بجرم هواداری از مجاهدین در خطر جدی است و هر لحظه اعتمال اعدام وی میرود. ما از همه مردم ایران زمین و تمامی دست اندرکاران سیاسی و غیره خواهشمندیم که برای نجات جان این جوان از هیج کمکی دریغ نکنند و اجازه ندهند که وی مانند 120000
دیگر بدست این آخوندهای جانی و قرون وسطائـی پرپر گردد. ملت ایران شایسته رژیمی هستند که در آن دست این جانورهای خونخوار از هر گونه تصمیم گیری در امور کشوری و غیره کوتاه باشد. مردم ایران خوب میدانند که دیگر مسئـله مذهب در کار نیست و دیگر اجازه نخواهند داد که این خون خواران اعتقادات درونی آنها را به بازی گرفته و به نام خدا و دین و اختیاری را که مردم به آنها داده اند به آدم کَشی ادامه داده و این همه جنایت را با اسم خدا، دین، و مردم توجیع کنند.

به چه جرمی، به چه گناهی؟ آخر تا کی می خواهیم ساکت بمانیم و بی گناه یکی بعد از دیگری به مسلخ برویم؟ این است نتیجه 2500
سال تاریخ درخشان؟ این است نتیجه 2500
سال فرهنگ غنی؟
نه اینجور نیست. بگذارید اینگونه به این مسئـله بنگریم، همین ملت تا به حال بالای 120000
شهید در راه آزادی داده و هیچ باکی هم ندارند که دوباره خاک این عزیز میهن آخوند زده را سرخ و گلگون کنند ولی این قیمت گزاف را میشود کم و کمتر کرد. آزادی، آزادی ، جمهوری، جمهوری ، انتخابات آخوندی نه، نه ، رفراندم، رفراندم ، این است شعار مردم. و آری، مردم هر آنچه را که اراده کنند میگیرند. پیش به سوی ایرانی آزاد و دمکراتیک.

م الف
واشنگتن دی سی